2021-09-27 16:30:01
مرید : بر اساس فلسفه ی وحدت وجود ( Advaita )گفته میشود که در وضعیت نهایی حقیقت یافتن خویش , باید که وحدت مطلق با الوهیت باشد ,و بر اساس فلسفه ی وحدت نسبی ( Visishtadvaita ) ,وحدتی واجد شرایط , در حالیکه در فلسفه ی ثنویت , اصرار بر این است که بههیچوجه , وحدتی وجود ندارد .کدامیک از اینها را باید به عنوان درست در نظر گرفت ؟
ماهارشی : چرا درباره ی اینکه چه چیزی در آینده روی خواهد تفکر میکنید ؟ همه موافقند که آن "من" وجود دارد . به هر مکتب فلسفی اندیشه که تعلق داشته باشد بگذارید که جوینده ی جدی , نخست "من" را کشف کند . آنگاه به اندازه ی کافی وقت برای شناختن وضعیت نهایی , در اینکه آیا آن "من" در برترین وجود حل خواهد شد یا از او منفک باقی میماند خواهد بود .اجازه بدهید که بر فرجام , پیشی نگیریم بلکه ذهنی باز داشته باشیم .
مرید : اما آیا مقداری درک از وضعیت نهایی کمکی برای هدایت جوینده ی معنوی نخواهد بود ؟
ماهارشی : سعی در تصمیم گیری درباره ی اینکه وضعیت نهایی چگونه خواهد بود به خدمت هیچ هدفی نمیآید . او هیچ ارزش حقیقی ندارد .
مرید : چرا اینطور است ؟
ماهارشی : زیرا که شما بر یک اصل غلط گام بر میدارید . تقدم تحقیقی شما بستگی به هوشی دارد که فقط بوسیله ی نورِ مشتق شده از خویش می درخشد . آیا این از طرف هوش , وقیحانه نیست که بر آنچه که البته خود تجلی ای جزئی از آن بوده و نور کم سوی خود را از او مشتق کرده است بر مسند قضاوت بنشیند . چگونه هوشی که هرگز نمیتواند به خویش دست یابد شایسته ی اطمینان حاصل کردن بوده , و بسیار کمتر درباره ی ماهیت وضعیت نهایی تحقق , تصمیم بگیرد ؟ این مانند است که نور خورشید را در خود اصل مبدأش با معیار نوری که یک شمع میدهد مقیاس کنیم . موم آن شمع پیش از آنکه به هر جایی در نزدیکی خورشید برسد ذوب خواهد شد . بجای واماندن در تفکر محض , خود را همینجا و همین حالا به جستجوی حقیقتی که همواره در درون شماست نثار کنید .
از کتاب " Maharshi's Gospel"
@Archivebooks
822 views13:30